امروزه براساس دیدگاه شناختی برای تبیین ناهشیار پویا به مدل هیدرولیک ذهن که با نوسانات انرژی مرتبط است و خود را به شکل های مختلف مانند رویای شبانه و علایم بیماری نشان میدهد، دیگر نیازی نداریم (هالت، 1967 و پاور، 1997). در عوض میتوانیم مدل تعارض شناختی را مطرح کنیم که در آن، موارد ناخواسته بازداری میشوند، زیرا مثلاً با باورهای مرکزی، اهداف و برنامههای مهم و نیز باورهای اصلی که فرد دربارۀ دیگران مهم در زندگی دارد، در تضاد است. به این معنی که اگر قرار باشد این اطلاعات و مسائل جدید با موضوعات و مسائل پیشین تلفیق شوند، باید تغییرات قابل توجهی در باورها، اهداف و برنامههای مهم زندگی آن فرد رخ دهد و جای تعجب ندارد که هیچ فردی تمایل به اعمال این نوع تغییرات ندارد. هر چه قدر رویدادی تنش برانگیز و حادتر باشد، بر اساس این مفهومبندی احتمالاً تاثیرگذاریش بر روی اهداف، باورها و برنامههای فرد نیز بیشتر خواهد بود (جانوف – بولمن، 1992)
ناهشيار
